قبر افکاراتم
حالمان بد نيست غم کم مي خوريم, کم که نه، هر روز کم کم مي خوريم...
 
 

این روش مخصوص  خانوم ها می باشد  این بد ترین کابوس هر فردی است روز قبل از یک جلسه مهم یا مراسم وجشن ها خاص از خواب بیدار شود وببیند که یک جوش قر مز رنگ بزرگ در صورت او بوجود امده است. در این جا شیوه  ها موثر وجود دارد که ما ان ها را برای شما باز گو می کنیم .

1-هرگز جوش ها را فشار ندهید ان ها را دست کا ری نکنید این کار فقط به قرمز تر وملطهب شدن جوش منتهی می شود و با کتری ها وچربی های که باعث بو جود امدن ان شده است در دیگر قسمت های صورت پخش می شود  همچنین در بعضی مواقع این دستکاری ها به زخم شدن ناحیه جوش منتهی می شود .

2-هر 30 دقیقه یکبار یک کیسه یخ روی ان قرار دهید وان را حدود 2 دقیقه نگه دارید این عمل با عث  کا هش تورم  التهاب و سرخی جوش ها می شود ودرد ناشی از ان را از بین می برد.

3-مخصوص بانوان :از کرم های پوشایتده استفاده کنند درصورتی که وقت کمی داری از این کرم های پوشاینده استفاده کنید تا جلوه طبیعی به خود گیرد .

4-در شب مقداری خمیر دندان در نواحی جوش بمالید تا التهاب وسرخی ان مکتر شود .

همچنین برای کاهش التهاب وتورم یک کیسه چای مر طو ب همراه با پنبه اغشته به چند قطره لیمو ترش را برای

مدت 5دقیقه روی جوش صورتتان قرار دهید در صورت به کار بردن این راهکار موثر ظرف مدت خیلی کوتاهی شاهد

تفاوت چشم گیری خواهید شد در صورتی که جوش ها عود کردن لازم است به یک متخصص پوست مراجعه نمائید.

تعقیر برنامه غذای و افزابش مصرف اب به کم شدن انها کمک می کند .

5-در صورت امکان از استفاده مواد ارابشی عاری از چربی استفاده کنید.این نوع محصولات باعث ایجاد حفر و سوراخ در پوست نمی شود (این سوراخ ها وحفر ها می توانند تبدیل به جوش و کروک شوند وهر شب قبل از خواب ارایش صورتتان را پاک کنید این امر به بهبود جوش ها در صورت وکم شدن ان ها کمک می کند).

 


ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين


آدما تا وقتي کوچيکن دوست دارن براي مادرشون هديه بخرن اما پول ندارن.
وقتي بزرگتر ميشن ، پول دارن اما وقت ندارن.
وقتي هم که پير ميشن ، پول دارن وقت هم دارن اما . . . مادر ندارن!...
به سلامتي همه مادراي دنيا...



پدرم ، تنها کسي است که باعث ميشه بدون شک بفهمم فرشته ها هم ميتوانند مرد باشند !


شرمنده مي کند فرزند را ، دعاي خير مادر ، در کنج خانه ي سالمندان ...




خورشيد
هر روز
ديرتر از پدرم بيدار مي شود
اما
زودتر از او به خانه بر مي گردد !


به سلامتيه مادرايي که با حوصله راه رفتن رو ياده بچه هاشون دادن
ولي تو پيري بچه هاشون خجالت ميکشن ويلچرشونو هل بدن !!!



سرم را نه ظلم مي تواند خم کند ،
نه مرگ ،
نه ترس ،
سرم فقط براي بوسيدن دست هاي تو خم مي شود مادرم ؛



سلامتيه اون پسري که...
..
10سالش بود باباش زد تو گوشش هيچي نگفت...
..
 20سالش شد باباش زد تو گوشش هيچي نگفت....
... ... ... ... ..
 30سالش شد باباش زد تو گوشش زد زير گريه...!!!
..
باباش گفت چرا گريه ميکني..؟
..
گفت: آخه اونوقتا دستت نميلرزيد...! :(



هميشه مادر را به مداد تشبيه ميکردم
که با هر بار تراشيده شدن، کوچک و کوچک تر ميشود…

ولي پدر ...
... ... ... ...
يک خودکار شکيل و زيباست که در ظاهر ابهتش را هميشه حفظ ميکند
خم به ابرو نمياورد و خيلي سخت تر از اين حرفهاست
فقط هيچ کس نميبيند و نميداند که چقدر ديگر ميتواند بنويسد …
بياييد قدردان باشيم ...
به سلامتي پدر و مادرها






(( قند )) خون مادر بالاست .
دلش اما هميشه (( شور )) مي زند براي ما ؛
اشک‌هاي مادر , مرواريد شده است در صدف چشمانش ؛
دکترها اسمش را گذاشته‌اند آب مرواريد!
حرف‌ها دارد چشمان مادر ؛ گويي زيرنويس فارسي دارد!
دستانش را نوازش مي کنم ؛ داستاني دارد دستانش .




دست پر مهر مادر
تنها دستي ست،
که اگر کوتاه از دنيا هم باشد،
از تمام دستها بلند تر است...





پدر و پسر داشتن صحبت میکردن!!
پدر دستشو ميندازه دوره گردنه پسرش ميگه پسرم من شيرم يا تو؟
پسر ميگه : من..!!
... ... ...
پدر ميگه : پسرم من شيرم يا تو؟؟!!
پسر ميگه : بازم من شيرم...
پدر عصبي مشه دستشو از رو شونه پسرش بر ميداره ميگه : من شيرم يا تو!!؟؟
پسر ميگه : بابا تو شيري...!!
پدر ميگه : چرا بار اول و دوم گفتي من حالا ميگي تو ؟؟
پسر گفت : آخه دفعه های قبلي دستت رو شونم بود فکر کردم يه کوه پشتمه اما حالا...
به سلامتي هرچي پدره




مادر
تنها کسيست که ميتوان "دوستت دارم"‌هايش رااا باور کرد
حتي اگر نگويد...???



سلامتي اون پدري که شادي شو با زن و بچش تقسيم ميکنه
اما غصه شو با سيگار و دود سيگارش!



مادر يعني به تعداد همه روزهاي گذشته تو، صبوري! مادر يعني به تعداد همه
روزهاي آينده تو ،دلواپسي! مادر يعني به تعداد آرامش همه خوابهاي کودکانه
تو، بيداري ! مادر يعني بهانه بوسيدن خستگي دستهايي که عمري به پاي
باليدن تو چروک شد! مادر يعني بهانه در آغوش کشيدن زني که نوازشگر همه
سالهاي دلتنگي تو بود!
مادر يعني باز هم بهانه مادر گرفتن....



پدرم هر وقت ميگفت "درست ميشود"...
تمام نگراني هايم به يک باره رنگ ميباخت...!



مردان پيامبر شدند؛
و زنان مادر؛
قداست پيامبران را توانسته‌اند به زير سوال ببرند؛
ولي قداست مادران را هرگز..!



آدم پير مي شود وقتي مادرش را صـــــــــــــــــــــــــــــدا ميزند
اما جوابي نميشنود.........
ممماااااااااااادددددددررررررر..............



تو 10 سالگي : " مامان ، بابا عاشقتونم"
تو 15 سالگي : " ولم کنين "
تو 20 سالگي : " مامان و بابا هميشه ميرن رو اعصابم"
... ... ...
تو 25 سالگي : " بايد از اين خونه بزنم بيرون"
تو 30 سالگي : " حق با شما بود"
تو 35 سالگي : "ميخوام برم خونه پدر و مادرم "
تو 40 سالگي : " نميخوام پدر و مادرم رو از دست بدم!!!!"
تو  هفتاد سالگي : " من حاضرم همه زندگيم رو بدم تا پدر و مادرم الان
اينجا باشن ...!
بيايد ازهمين حالا قدر پدرو مادرامونو بدونيم...
از اعماق وجودم اعتقاد دارم که هر روز، روز توست ...



بهشت از آن مادران است در حالي که به جز پرستاري و نگهداري از فرزندان ،
هيچ حق ديگري نسبت به آتها ندارند و براي بيشتر چيزها اجازه ي بابا لازم
است !!!!!



وقتي پشت سر پدرت از پله ها مياي پايين و ميبيني چقدر آهسته ميره ،
ميفهمي پير شده ! وقتي داره صورتش رو اصلاح ميکنه و دستش ميلرزه ، ميفهمي
پير شده ! وقتي بعد غذا يه مشت دارو ميخوره ، ميفهمي چقدر درد داره اما
هيچ چي نميگه... و وقتي ميفهمي نصف موهاي سفيدش به خاطر غصه هاي تو هستش
، دلت ميخواد بميري



اگر 4 تکه نان  خيلي خوشمزه وجود داشته باشد و شما 5 نفر باشيد
کسي که اصلا از مزه آن نان خوشش نمي آيد (( مادر )) است

 


ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين

 

 
 
 
شب جلو تلویزیون خوابم برده بود
مامانم اومد ساعت 2 نصفه شب پتو انداخت روم بوسم کرد ، کلی هم قربون صدقم رفت بعد موقع رفتن پامو لگد کرد، داد زدم و گفتم : اهههههههههههه پام داغون شد
جواب داد: خاک تو سرت کنن آخه اینجا جای خوابه؟
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
 
منطقِ پدرو مادر از تحصیل در دانشگاه: "این همه درس خوندی، درِ یه نایلون رو نمیتونی‌ باز کنی‌!
 
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

باز یه سوالی مغزمو پریشون کرد چرا جمعه انقدر به شنبه نزدیکه، ولی شنبه انقدر از جمعه دوره؟؟
 
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
 
خداییش جاذبه ای که سوراخ چاه توالت نسبت به گوشی داره
جاذبه ی زمین به سیب نداره
دیدم که میگمااااااا
 
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

عمو زنجیر باف جان
ضمن عرض سلام و خسته نباشید
جهت زحمات بی دریغ شما بزرگوار
یک گِلگی داشتم از حضورتون ...
شما که زنجیر ما رو بافتی..؟
... پَه چرا پشت کوه انداختی..؟
مشکلتون دقیقاً چی بود؟
مرض داشتید این همه زنجیر بافته شده رو پشت کوه انداختید؟
 
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
 
بچگی یعنی: وقتیکه فاصله ی دستشویی تا اتاقمونو می دویدیم
و از اینکه لولو ما رو نمی خورد فریاد می زدیم، ھـــــوراااا
 
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
 
فقط یه ایرانی اونم از نوع تهرانی می تونه از دود شهر فرار کنه تا بره شمال هوای تازه تنفس کنه، بعد اونجا هی تند تند قلیون بکشه!
 
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
 
گوشيم زنگ خورد ، اسم رفيقم "رضا" افتاد
گوشی رو برداشتم ، با يه صدای خسته گفتم : سلام بی شرف
يه صدای کلفتی اومد : پدر بی شرف هستم ، بی شرف اونجا نيست؟
 
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
 
فقط یک زن ایرانی می تونه روزی چند ساعت برنامه آشپزی نگاه کنه و چند تا دفتر هم پر کرده باشه و آخرش همون کوکوسبزی برای شوهرش درست کنه!
 
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
 
یادش بخير ما بچه بوديم ، يه دستمال کهنه اي ، لنگ ماشيني چيزي پيدا ميکردن ميذاشتن لاي پامون بقچه ميکردن تا يه هفته بعد بازش کنن الان پوشک زدن واسه بچه با خروجي هوا از هردو طرف ، 8 لايه محافظ ، ويتامينه ، همراه با عصاره مالت ، 12 اير بگ ، کروز کنترل ، سنسور عقب ، تهويه مطبوع ، با ال سي دي... خلاصه فول آپشن ديگه ! از ال سي دي هم توشو نشون ميده ديگه لازم نيست را به را بازش کنن
 
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

هیچ وقت کار امروز رو به فردا ننداز...
فردا یه عالمه کار داری،

قشنگ بندازش واسه دو سه هفته دیگه که خیالــــــــــــــتم راحت باشه
 
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
 
کافیه یه روز اتفاقی یه جوراب سوراخ بپوشین . اگه شده اتوبان رو موکت کنن یه جوری میشه که تو مجبور شی کفشتو دربیاری
 

 


ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين

 

مجموعه لوتوس ریورساید، شانگهای

بزرگترین اشتباهات معماری جهان+ عکس

سال 2009 یكی از بلوك‌های این مجموعه كه متشكل از تعداد زیادی ساختمان است فروریخت. ساخت و ساز ضعیف و نبود برنامه‌ریزی مناسب در هنگام ساخت از جمله دلایل این سقوط عنوان شد. ساختمان این بلوك در زمان سقوط تقریبا كامل و بسیاری از ساختمان‌ها هم فروخته شده بود. نتیجه طبیعی این حادثه این بود كه مردم پول خود را طلب كنند.

آكواریوم دوبی

بزرگترین اشتباهات معماری جهان+ عکس

این آكواریوم كه در مركز خرید سرپوشیده (مال) دوبی واقع شده است، 33 هزار نوع ماهی و كوسه را در خود جای داده است. سال گذشته میلادی، مسئولان این آكواریوم متوجه نشتی در بخشی از آكواریوم شدند. در پی این اتفاق فروشگاه‌ها ها تعطیل شدند و اجازه حضور مردم در آنجا داده نشد تا اینكه 6 نفر غواص به آنجا رفته و مشكل را برطرف كردند.

گنبد میلنیوم، لندن

بزرگترین اشتباهات معماری جهان+ عکس

این گنبد كه به علامت آغاز قرن جدید ساخته شد، 1/25 میلیارد دلار هزینه برای لندن داشت. با این وجود توفیق چندانی در جذب گردشگر نداشت. به عبارت دیگر استقبال آنقدر بد بود كه این گنبد یك‌سال تعطیل بود.

هتل ریوگ یانگ، كره شمالی

بزرگترین اشتباهات معماری جهان+ عکس

این هتل 105 طبقه‌ای كه ساخت آن از سال 1987 آغاز شد، در پیونگ یانگ واقع شده است. ساخت این هتل یك‌بار متوقف و در سال 1992 از سر گرفته شد اما تاكنون ساخت آن تكمیل نشده است. دلیل این ناتمامی مشكلات مربوط به روش ساخت، مواد و كمبود بودجه اعلام شده است. ساخت این هتل سال 2008 یك‌بار دیگر آغاز شده است.

متز سیتی فیلد، كوئینز نیویورك

بزرگترین اشتباهات معماری جهان+ عکس


این ورزشگاه در سال 2009 افتتاح شد. كل هزینه اتمام این بنا 900 میلیون دلار شد، اما‌ به رغم این هزینه گزاف، ساختمان و امكانات رفاهی آن چنگی به دل نمی‌زند. از جمله اشكالات این ورزشگاه می‌توان به خرابی آسانسورها، نشت آب و جاری شدن سیل اشاره كرد.

منطقه كانگباشی در شهر اوردوس چین

بزرگترین اشتباهات معماری جهان+ عکس

فلسفه بوجود آمدن این منطقه حفاظت از منابع طبیعی و جلوگیری از گسترش بیابان در منطقه اوردوس بود. اما ساختمان‌سازی برای یك میلیون نفر هم نتوانست از تبدیل شدن این منطقه به شهری غریب و دور افتاده جلوگیری كند، چراكه تنها 20 تا 30 هزار نفر سكنه این شهر هستند.

ورزشگاه المپیك آتن، یونان

بزرگترین اشتباهات معماری جهان+ عکس

این استادیوم كه برای المپیك 2004 آتن ساخته شد، 11 میلیارد دلار خرج روی دست برگزاركنندگان گذاشت. المپیك هم در آن برگزار شد اما حالا بسیاری از بخش‌های آن خالی و بی‌استفاده باقی مانده است.

برج خلیفه، دوبی

بزرگترین اشتباهات معماری جهان+ عکس

این برج كه پیش از این برج دوبی نام داشت، بزرگ‌ترین بنای ساخت دست بشر است. اگرچه این برج خرج بسیار زیادی داشت، اما در سال 2010 ساخت آن به پایان رسید. اما به‌رغم پول هنگفتی كه خرج آن شد، مشكلات مربوط به برق و روشنایی گریبان این برج را گرفت و بلیت‌های بخش چشم انداز این برج هنوز هم فروخته نمی‌شود.



ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين

 

 

برخی ازدواج را وابسته به شرایطی می‌دانند که فراهم شدن آن‌ها، زمان ازدواج را تعیین می‌کند و برخی دیگر به شانس و تصادف اعتقاد دارند تا ....

 


 برخی برای انتخاب همسر محدودیت زمانی تعیین می‌کنند و با خواستگاری‌های متعدد،‌ بالاخره همسر انتخاب می‌کنند. اما محققین می‌گویند این افراد اغلب بدترین انتخاب را دارند که شباهتی هم به معیارهایشان ندارد.

 

افراد به شیوه‌های مختلفی همسر خود را انتخاب می‌کنند:


- برخی بر این باورند که بالاخره روزی با همسر رویایی خود رو برو خواهند شد
- برخی به شانس و تصادف عقیده دارند
- برخی بر عهده خانواده می‌گذارند
- برخی هم ازدواج را وابسته به شرایطی می‌دانند که فراهم شدن آن‌ها، زمان ازدواج را تعیین می‌کند. در این دسته،‌ چه در مورد خانم‌ها و چه در مورد آقایان،‌ به خصوص در کشور ما، گروهی وجود دارند که وقتی به سن خاصی رسیدند و اوضاع نسبتا باثباتی از نظر مالی یا تحصیلی یا مانند آن پیدا کردند،‌ تصمیم می‌گیرند که ازدواج کنند و برای آن محدوده زمانی هم تعیین می‌کنند. بعد از آن خواستگاری رفتن‌های مکرر یا میزبان خواستگارهای فراوان بودن،‌ برنامه دوره‌ای از زندگی خانواده‌ها می‌شود تا بالاخره فرد ازدواج کند. اما،  آیا این روش مناسبی است؟

 


به گفته محققین، انسان و البته برخی دیگر از جانوران می‌توانند تا حدی تنوع را تحمل کنند، ‌اما از حد که گذشت دچار سردرگمی می‌شوند و شاید حتی بدترین انتخاب را داشته باشند. مثال ساده این مورد را می‌توانید در فهرست‌های بسیار طولانی غذای رستوران‌ها تجربه کنید که وقتی زیادی طولانی باشد،‌ معمولا انتخاب خوبی نخواهید داشت.


محققین بر این باورند که این محدودیت به اجداد ما برمی‌گردد. الیسون لنتون، از محققین دانشکده روان‌شناسی دانشگاه ادینبورگ چنین توضیح می‌دهد: «اجداد ما در اجتماعاتی بسیار کوچک‌تر زندگی می‌کرده‌اند و هیچ‌وقت با سطح تنوعی که بشر امروزه با آن مواجه است،‌ روبرو نبوده است. به نظر می‌رسد که ذهن ما محدودیت دارد،‌ اگر چه بسته به شرایط می‌تواند خودش را با سطح تنوع متداول در زندگی روزمره وفق دهد.»


 

محققین برای مطالعه تاثیر این محدودیت در فرایند انتخاب همسر به طور خاص، از 1868 زن و 1870 مرد خواستند که در مطالعه آن‌ها شرکت کنند. شرکت‌کنندگان اطلاعاتی مانند سن،‌ وزن،‌ قد، تحصیلات، مذهب، شغل و عاداتی مثل سیگار کشیدن را در فرم‌های مطالعه ثبت کردند. بعد در 84 گروه تقسیم شدند و افراد هر گروه، می‌توانستند افراد جنس مخالف را فقط به مدت 3 دقیقه ببینند. همه باید طی 48 ساعت تصمیم می‌گرفتند و به محققین اطلاع می‌دادند که چه کسی را انتخاب می‌کردند.

 


نتیجه برای محققین بسیار جالب بود. برخی از افراد نتوانستند کسی را انتخاب کنند. کسانی هم که موفق به انتخاب شدند،‌ کسی را انتخاب کردند که کم‌ترین شباهت را به معیارهای از پیش اعلام‌شده داشت. اما چرا این اتفاق افتاد؟

 


محققین بر این باورند که مسئله به نحوه قضاوت ما برمی‌گردد. ما انسان‌ها گرایش داریم برای انتخاب، نسبی قضاوت کنیم و معمولا قضاوت‌های ما مطلق نیست. بنابراین،‌ به جای این که فاکتورها را با ایده‌آل خود بسنجیم، آن‌ها را با هم مقایسه می‌کنیم. بنابراین وقتی فرد با گزینه‌های فراوان مواجه می‌شود، با انبوهی از عوامل روبرو شده که باید آن‌ها را با هم مقایسه کند.

 


در نهایت، مواجهه با دنیایی از عوامل مختلف باعث می‌شود که مغز فرایند انتخاب را رها کند. به گفته محققین، شاید به همین دلیل به خصوص در شهرهای بزرگ، شاهد بالا رفتن سن ازدواج هستیم. چون بین این همه آدم متنوع، فرد برای انتخاب آن‌قدر عوامل زیادی را باید در نظر بگیرد و با هم مقایسه کند که در نهایت از خیرش می‌گذرد.


بنابراین، یا در زمان بسیار کم خود را با گزینه‌های فراوان مواجه نکنید، یا دست کم فهرستی از معیارهای خود را به صورت مکتوب داشته باشید و برای مقایسه از آن استفاده کنید نه این که آدم‌ها را با هم مقایسه کنید. به علاوه حتما نیاز دارید که فاکتورهای خود را اولویت‌بندی کنید.


ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين

اینجا سرزمین واژه های وارونه است:
جایی که گنج، "جنگ" می شود
درمان، "نامرد" می شود
قهقه، "هق هق" می شود
اما دزد همان "دزد" است
درد همان "درد"
و گرگ همان "گرگ"


ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين

مرا چه به سکوت ؟
نقاشی می کشم
دنیای وارونه ام را ،
از اینجا تا بی انتهایی دنیا
رنگ در طرح
... بوسه ای بر باد
درختی در آغوش خاک
آسمانی بی ماه
طبیعتی برهنه
و من
چشمانم حکایت ها دارد ...
مرا چه به سکوت ؟
زندگی باید...

ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين

 

بزرگترین مصب رودخانه جهان:سوندرهانس هند

بزرگترین کشورجهان:روسیه

شورترین دریای جهان:بحرالمیت

کوچکترین کشور جهان:واتیکان

کوچکترین قاره جهان:استرالیا

کوچکترین دریای جهان:مرمره

ژرفترین دریاچه جهان:بایکان در سیبری

وسیعترین اقیانوس جهان:اقیانوس ارام

وسیعترین دریای جهان:مدیترانه

پر جمعیت ترین کشور جهان:چین

پر جمعیت ترین شهرجهان:مکزیکوسیتی

بلند ترین قله جهان:اورست در هند

شمالی ترین شهر جهان:همرنست در نروژ

بزرگترین درخت جهان:نوعی کاج بنام سکویا در کالیفرنیا به ارتفاع۱۱۲ متر

کاملترین کتاب بعد از قران:نهج البلاغه

برترین های جهان :

بزرگترین مصب رودخانه جهان:سوندرهانس هند

بزرگترین کشورجهان:روسیه

شورترین دریای جهان:بحرالمیت

کوچکترین کشور جهان:واتیکان

کوچکترین قاره جهان:استرالیا

کوچکترین دریای جهان:مرمره

ژرفترین دریاچه جهان:بایکان در سیبری

وسیعترین اقیانوس جهان:اقیانوس ارام

وسیعترین دریای جهان:مدیترانه

پر جمعیت ترین کشور جهان:چین

پر جمعیت ترین شهرجهان:مکزیکوسیتی

بلند ترین قله جهان:اورست در هند

شمالی ترین شهر جهان:همرنست در نروژ

بزرگترین درخت جهان:نوعی کاج بنام سکویا در کالیفرنیا به ارتفاع۱۱۲ متر

کاملترین کتاب بعد از قران:نهج البلاغه

بزرگترین کشور مسلمان جهان:اندونزی

بزرگترین شبه جزیره جهان:هند

سردترین منقطه جهان:سیبری در روسیه

گرمترین منطقه جهان:عزیزیه صحرای کبیر افریقا

بزرگترین دریاچه جهان:دریاچه خزر

بزرگترین مجمع الجزایر جهان:مجمع الجزایر مالزی

بزرگترین رود جهان:نیل

پهنترین رود جهان:امازون

بلند ترین فلات جهان:تبت

زیباترین خط جهان:نستعلیق

وسیع ترین شبه جزیره جهان:عربستان

وسیع ترین صحرای جهان:صحرای بزرگ افریقا

بزرگترین سلسله کوه جهان:اند

عمیق ترین نقطه اقیانوس جهان:مینرانو فلیپین

بزرگترین بنای جهان:اهرام مصر در جیزه

بزرگترین کلیسای جهان:کلیسای سن پسی پر در رم

بلند ترین مجسمه جهان:مجسمه ازادی نیویورک

بزرگترین پل معلق جهان:پل رویال جورج امریکا

بزرگترین حیوان زمینی جهان:فیل

بلند ترین حیوان جهان:زرافه

بزرگترین پرنده جهان:شتر مرغ

                   منبع:دایره المعارف مصور ایران و جهان


ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين

 

پسر بچه ای بسیار زود عصبانی می شد. پدرش جعبه میخی به او داد و گفت:

هر بار عصبانی شدی،میخی بر دیوار بکوب

 

روز اول پسر بچه 37 میخ به دیوار کوبید. چند هفته گذشت تا اینکه پسرک  به تدریج آموخت که چگونه عصبانیتش را کنترل نماید. کم کم از تعداد میخ های کوبیده شده به دیوار  کم  شد و پسرک 

فهمید که کنترل عصبانیتش  ساده تر از کوبیدن میخ به دیوار است.

ماجرا را با به پدر در میان گذاشت. پدرش گفت: از این به بعد هر روز که توانست عصبانیتش را کنترل کند، میخی را از دیوار بیرون بکشد.

 

روزها گذشت و بالاخره زمانی رسید که پسرک همهء میخها را از دیوار بیرون کشیده بود. پدر دست پسر را گرفت و کنار دیوار برد و گفت:پسرم! کارت را بسیار خوب انجام دادی. اما به سوراخ های دیوار نگاه کن. این دیوار هرگز به حالت سابق خود بر نمی گردد. وقتی تو در هنگام عصبانیت حرفهایی میزنی، آن حرفها ،چنین اثری بر جای می گذارند. تو می توانی چاقویی در دل دیگری فرو کنی و بیرون آوری. اما هزاران بار عذر خواهی تو فایده ای ندارد. آری جای زخم نشسته بر آن دل، همواره  باقی است. و بدان که زخم زبان به همان اندازهء زخم چاقو دردناک است.


ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين

 

1-سیاست بدون شرف
2- لذت بدون وجدان
3- پول بدون کار
4-شناخت بدون ارزش‌ها
5- تجارت بدون اخلاق
6- دانش بدون انسانیت
7- عبادت بدون فداکاری

منبع: سفیر لینک


ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين

بی کاری؟         بیا یه کار توپ هست که خوراکته!!!!!!

یه فرصت طلایی  یه کار پر درآمد . . . کار در بانک . . .

ماهیانه هشتصد هزار تومان . . .

شرح وظایف:

{شما کنار باجه صندوق دار میشینی . . . هر کسی که آومد و از بانک پول تحویل گرفت . . .شما باید زبون خودت رو بیرون بیاری تا مشتری انگشتش رو روش خیس کنه و پول هاشو بشماره}

.

آرزوی موفقیت شما در شغل جدید


ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين

 

همه     میگن خدا رو می پرستن .اما فقط موقع بدبختی خدا رو به یاد میارن

همه     خودشون رو انسان می دونن .اما این چیزیه که نیستن و نبودن

همه     به دروغ گفتن عادت کردن و معتادش شدن و میگن که صادق هستن

همه     بدی داخل خودشون رو نمی بینن و فکر میکنن پاک هستن

همه    ادعای انسانیت و صفات انسانی رو دارن . اما هیچوقت نداشتن و نمی دونن چیه

همه     خودشون رو خیلی بالا میدونن.غافل از اینکه خیلی پایین هستن

همه     فقط تظاهر میکنن .ظاهرسازی مضحک چیزی که نیستنن و نمی تونن باشن

همه     میگن همه چیشون کامله . اما هیچی نیستن

همه     ناقص ترین و پست ترین هستن     حیف که نمی بینن

....


ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين

 

پروفسور فلسفه با بسته  سنگینی وارد کلاس درس فلسفه شد و بار سنگین خود را روبروی دانشجویان   خود روی میز گذاشت.

وقتی کلاس شروع شد، بدون هیچ کلمه ای، یک شیشه بسیار بزرگ از داخل بسته برداشت   و شروع به پر کردن آن با چند توپ گلف کرد.

سپس  از شاگردان خود پرسید که، آیا این ظرف پر است؟

و همه دانشجویان موافقت کردند.

سپس پروفسور ظرفی از سنگریزه برداشت و آنها رو به داخل شیشه ریخت و شیشه رو به آرامی تکان داد. سنگریزه ها در بین مناطق باز بین توپ های گلف قرار گرفتند؛   سپس دوباره از دانشجویان پرسید که آیا ظرف پر است؟ و باز همگی موافقت کردند.

بعد دوباره پروفسور ظرفی از ماسه را برداشت و داخل شیشه ریخت؛ و خوب البته، ماسه ها همه جاهای خالی رو پر کردند. او یکبار دیگرپرسید که آیا ظرف پر است و دانشجویان یکصدا گفتند: "بله".

بعد پروفسور دو فنجان پر از چای از زیر میز برداشت و روی همه محتویات داخل شیشه خالی کرد. "در حقیقت دارم جاهای خالی بین ماسه ها رو پر می کنم!" همه دانشجویان خندیدند.

در حالی که صدای خنده فرو می نشست، پروفسور گفت: " حالا من می خوام که متوجه این مطلب بشین که این شیشه نمایی از زندگی شماست، توپهای گلف مهمترین چیزها در زندگی شما هستند – خدایتان، خانواده تان، فرزندانتان، سلامتیتان ، دوستانتان و مهمترین علایقتان- چیزهایی که اگر همه چیزهای دیگر از بین بروند ولی اینها باقی بمانند، باز زندگیتان پای برجا خواهد بود.

اما سنگریزه ها سایر چیزهای قابل اهمیت هستند مثل تحصیتان، کارتان، خانه تان و ماشینتان. ماسه ها هم سایر چیزها هستند- مسایل خیلی ساده."

پروفسور ادامه داد: "اگر اول ماسه ها رو در ظرف قرار بدید، دیگر جایی برای سنگریزه ها و توپهای گلف باقی نمی مونه، درست عین زندگیتان. اگر شما همه زمان و انرژیتان را روی چیزهای ساده و پیش پا افتاده صرف کنین، دیگر جایی و زمانی برای مسایلی که برایتان اهمیت داره باقی نمی مونه. به چیزهایی که برای شاد بودنتان اهمیت داره توجه زیادی کنین، با فرزندانتان بازی کنین، زمانی رو برای چک آپ پزشکی بذارین. با دوستان و اطرافیانتان به بیرون بروید و با اونها خوش بگذرونین.

همیشه زمان برای تمیز کردن خانه و تعمیر خرابیها هست. همیشه در دسترس باشین.

.....

اول مواظب توپ های گلف باشین، چیزهایی که واقعاً برایتان اهمیت دارند، موارد دارای اهمیت رو مشخص کنین. بقیه چیزها همون ماسه ها هستند."

یکی از دانشجویان دستش را بلند کرد و پرسید: پس دو فنجان چای چه معنی داشتند؟

پروفسور لبخند زد و گفت: " خوشحالم که پرسیدی. این فقط برای این بود که به شما نشون بدم که مهم نیست که زندگیتان چقدر شلوغ و پر مشغله ست، همیشه در زندگی شلوغ هم ، جائی برای صرف دو فنجان چای با یک دوست هست! "


ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين

 

 

 

گشاده دست باش ، جاری باش ، کمک کن

 

( مثل رود )

 

 

 

با شفقت و مهربان باش

 

( مثل خورشید )

 

 

 

اگر کسی اشتباه کرد آن را بپوشان

 

( مثل شب )

 

 

 

وقتی عصبانی شدی خاموش باش

 

(مثل مرگ )

 

 

 

متواضع باش و کبر نداشته باش

 

( مثل خاک )

 

 

 

بخشش و عفو داشته باش

 

( مثل دریا )

 

 

 

اگر می خواهی دیگران خوب باشند خودت خوب باش( مثل آینه)  


ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين

 


این جمله با کلمه ای یک حرفی آغاز می شود٬ کلمه دوم دو حرفیست٬‌ چهارم چهار حرفی... تا بیستمین کلمه بیست حرفی 
نویسنده این جمله یا مغز دستور زبان بوده یا بی کار
 




 

 

I do not know where family doctors acquired illegibly perplexing handwriting nevertheless, extraordinary pharmaceutical intellectuality counterbalancingindecipherability, transcendentalizes intercommunications incomprehensibleness  
 

ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين

به پسرم درس بدهید . او باید بداند که همه مردم عادل و همه آنها صادق نیستند، اما به پسرم بیاموزید که به ازای هر شیاد، انسان صدیقی هم وجود دارد. به او بگویید، به ازای هر سیاستمدار خودخواه، رهبر جوانمردی هم یافت می شود. به او بیاموزید که در ازای هر دشمن، دوستی هم هست. می دانم که وقت می گیرد اما به او بیامورزید که اگر با کار و زحمت خویش یک دلار کاسبی کند بهتر از آن است که جایی روی زمین 5 دلار بیابد.

به او بیاموزید که از باختن پند بگیرد. از پیروز شدن لذت ببرد. او را از غبطه خوردن بر حذر دارید. به او نقش و تاثیر مهم خندیدن را یادآور شوید. اگر می توانید به او نقش موثر کتاب در زندگی را آموزش دهید.به او بگویید تعمق کند. به پرندگان در حال پرواز در آسمان دقیق شود. به گلهای درون باغچه و زنبورها که در هوا پرواز می کنند دقیق شود. به پسرم بیاموزید که در مدرسه بهتر این است که مردود شود اما با تقلب به قبولی نرسد. به پسرم یاد بدهید با ملایم ها، ملایم و با گردنکشها، گردنکش باشد. به او بگویید به عقایدش ایمان داشته باشد حتی اگر همه بر خلاف او حرف بزنند. به پسرم یاد بدهید که همه حرفها را بشنود و سخنی را که به نظرش درست می رسد انتخاب کند. ارزشهای زندگی را به پسرم آموزش دهید. اگر می توانید به پسرم یاد بدهید که در اوج اندوه تبسم کند.به او بیاموزید که از اشک ریختن خجالت نکشد. به او بیاموزید که  می تواند برای فکر و شعورش مبلغی تعیین کند، اما قیمت گذاری برای دل بی معناست. به او بگویید که تسلیم هیاهو نشود و اگر خود را بر حق می داند پای سخنش بایستد و با تمام قوا بجنگد. در کار تدریس به پسرم ملایمت به خرج دهید اما از او یک نازپرورده نسازید. بگذارید که او شجاع باشد. به او بیاموزید که به مردم اعتقاد داشته باشد. توقع زیادی است اما ببینید که چه می توانید بکنید، پسرم کودک کم سن و سال خوبی است.  


ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين

فاصله دختر تا پیر مرد یک نفر بود ؛ روی نیمکتی چوبی ؛ روبه روی یک آب نمای سنگی .
پیرمرد از دختر پرسید :
- غمگینی؟
- نه .
- مطمئنی ؟
- نه .
- چرا گریه می کنی ؟
- دوستام منو دوست ندارن .
- چرا ؟
- جون قشنگ نیستم .
- قبلا اینو به تو گفتن ؟
- نه .
- ولی تو قشنگ ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم .
- راست می گی ؟
- از ته قلبم آره
دخترک بلند شد پیرمرد را بوسید و به طرف دوستاش دوید ؛ شاد شاد.
چند دقیقه بعد پیر مرد اشک هاش را پاک کرد ؛ کیفش را باز کرد ؛ عصای سفیدش را بیرون آورد و رفت !!!


ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين

 

دختر کوچکی هر روز پیاده به مدرسه می‌رفت و بر می‌گشت. با اینکه آن روز صبح هوا زیاد خوب نبود و آسمان نیز ابری بود، دختر بچه طبق معمولِ همیشه، پیاده بسوی مدرسه راه افتاد.

بعد از ظهر که شد، ‌هوا رو به وخامت گذاشت و طوفان و رعد و برق شدیدی درگرفت.

مادر کودک که نگران شده بود مبادا دخترش در راه بازگشت از طوفان بترسد یا اینکه رعد و برق بلایی بر سر او بیاورد، تصمیم گرفت که با اتومبیل بدنبال دخترش برود. با شنیدن صدای رعد و دیدن برقی که آسمان را مانند خنجری درید، با عجله سوار ماشینش شده و به طرف مدرسه دخترش حرکت کرد.

اواسط راه، ناگهان چشمش به دخترش افتاد که مثل همیشه پیاده به طرف منزل در حرکت بود، ولی با هر برقی که در آسمان زده میشد ، او می‌ایستاد ، به آسمان نگاه می‌کرد و لبخند می زد و این کار با هر دفعه رعد و برق تکرار می‌شد.

زمانیکه مادر اتومبیل خود را به کنار دخترک رساند، شیشه پنجره را پایین کشید و از او پرسید: چکار می‌کنی؟ چرا همینطور بین راه می ایستی؟

دخترک پاسخ داد: من سعی می‌کنم صورتم قشنگ بنظر بیاید، چون خداوند دارد مرتب از من عکس می‌گیرد!

باشد که خداوند همواره حامی شما بوده و هنگام رویارویی با طوفان‌های زندگی کنارتان باشد. در طوفانها لبخند را فراموش نکنید!  


ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين

 

مردم اغلب بی انصاف, بی منطق و خود محورند,ولی آنان را ببخش .

 

 

 

 اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند,ولی مهربان باش.

 

 

 اگر موفق باشی دوستان دروغین ودشمنان حقیقی خواهی یافت,ولی موفق باش.

 

 

 

 اگر شریف ودرستکار باشی فریبت می دهند,ولی شریف و درستکار باش .

 

 

 

 آنچه را در طول سالیان سال بنا نهاده ای شاید یک شبه ویران کنند,ولی سازنده باش .

 

 

 

 

 اگر به شادمانی و آرامش دست یابی حسادت می کنند,ولی شادمان باش .

 

 

 

 

 نیکی های درونت را فراموش می کنند.ولی نیکوکار باش .

 

 

 بهترین های خود را به دنیا ببخش حتی اگر هیچ گاه کافی نباشد.

 

 

 

 ودر نهایت می بینی هر آنچه هست همواره میان "تو و خداوند" است نه میان تو و مردم

 


 


ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين

 

A man called home to his wife and said, "Honey I have been asked to go fishing up in Canada with my boss & several of his Friends.

مردی باهمسرش در خانه تماس گرفت و گفت:"عزیزم ازمن خواسته شده که با رئیس و چند تا از دوستانش برای ماهیگیری به کانادابرویم"

 

 

We'll be gone for a week. This is a good opportunity for me to get that Promotion I'v been wanting, so could you please pack enough Clothes for a week and set out 

ما به مدت یک هفته آنجا خواهیم بود.این فرصت خوبی است تا ارتقائ شغلی که منتظرش بودم بگیرم بنابراین لطفا لباس های کافی برای یک هفته برایم بردار و وسایل ماهیگیری مرا هم آماده کن

 

my rod and fishing box, we're Leaving From the office & I will swing by the house to pick my things up" "Oh! Please pack my new blue silk pajamas."

ما از اداره حرکت خواهیم کرد و من سر راه وسایلم را از خانه برخواهم داشت ، راستی اون لباس های راحتی ابریشمی آبی رنگم را هم بردار

 

The wife thinks this sounds a bit fishy but being the good wife she is, did exactly what her husband asked.

زن با خودش فکر کرد که این مساله یک کمی غیرطبیعی است اما بخاطر این که نشان دهد همسر خوبی است دقیقا کارهایی را که همسرش خواسته بود انجام داد.

 

The following Weekend he came home a little tired but otherwise looking good.

هفته بعد مرد به خانه آمد ، یک کمی خسته به نظر می رسید اما ظاهرش خوب ومرتب بود.

 

The wife welcomed him home and asked if he caught many fish?

همسرش به او خوش آمد گفت و از او پرسید که آیا او ماهی گرفته است یا نه؟

 

He said, "Yes! Lots of Salmon, some Bluegill, and a few Swordfish. But why didn't you pack my new blue silk pajamas like I asked you to Do?"

مرد گفت :"بله تعداد زیادی ماهی قزل آلا،چند تایی ماهی فلس آبی و چند تا هم اره ماهی گرفتیم . اما چرا اون لباس راحتی هایی که گفته بودم برایم نگذاشتی؟"

 

You'll love the answer...

جواب زن خیلی جالب بود...

 

The wife replied, "I did. They're in your fishing box....."

زن جواب داد: لباس های راحتی رو توی جعبه وسایل ماهیگیریت گذاشته بودم.  


ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين

به دنبال کسی باش که تو را به خاطر زیبایی های وجودت زیبا خطاب کند نه به خاطر جذابیتهای ظاهریت
 
 

 

 

 

who calls you back when you hang up on him

 
 
 
کسی که دوباره با تو تماس بگیرد حتی وقتی تلفنهایش را قطع می کنی
 

 

who will stay awake just to watch you sleep

 
کسی که بیدار خواهد ماند تا سیمای تو را در هنگام خواب نظاره کند
 
 
 
 

 

wait for the guy who kisses your forehead

 
 
در انتظار کسی باش که مایل باشد پیشانی تو را ببوسد[حمایتگر تو باشد]
 
 
 

 

who wants to show you off to world when you are in your sweats

 
 
 
 
کسی که مایل باشد  حتی  در زمانی که درساده ترین لباس  هستی تورا به دنیا نشان دهد
 
 

 

who holds your hand in front of his friends

 
 
کسی که دست تو را در مقابل دوستانش در دست بگیرد
 

 

wait for the one who is constantly reminding you how much he cares about you and how lucky he is to have you

 
در انتظار کسی باش که بی وقفه به یاد توبیاورد که تا چه اندازه برایش مهم هستی و نگران توست و
چه قدر خوشبخت است که تو را در کنارش دارد
 

 

wait for the one who turns to his friends and says that's her

 
در انتظار کسی باش که زمانی که تو را می بیند به دوستانش  بگوید اون خودشه[همان کسی  که می خواستم]

ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين

 

1. اعتقاد (Belief)

اهالی روستایی تصمیم گرفتند که برای نزول باران دعا کنند. روزی که تمام اهالی برای دعا در محل مقرر جمع شدند، فقط یک پسربچه با چتر آمده بود، این یعنی اعتقاد.

2. اعتماد (Trust)


اعتماد را می توان به احساس یک کودک یکساله تشبیه کرد، وقتی که شما آنرا به بالا پرتاب می کنید، او شادمانه میخندد ... چراکه یقین دارد که شما او را خواهید گرفت، این یعنی اعتماد.

3. امید (Hope)


هر شب ما به رختخواب می رویم بدون اطمینان از اینکه روز بعد زنده از خواب بیدار شویم. ولی شما همیشه برای روز بعد خود برنامه دارید، این یعنی امید.

چه خوب است که با اعتقاد، اعتماد و امید زندگی کنیم ...


ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين

 

 

تا کنون انسان‌ها اعتقاد داشتند حرکات خاص بدن و چگونگی نگاه کردن می‌تواند

نشانه‌هایی از دروغ گفتن ، عصبی بودن ، خیانت کردن و مانند آن را فاش کند.

اما پروفسور جفری بیتی از دانشگاه منچستر در این باره گفت : بسیاری از مردم

نمی‌دانند پاهای انسان‌ها می‌توانند پیام‌های رمزآلودی در مورد شخصیت ،تمایلات و

افکار انسان‌ها از خود نشان دهند.

تحقیقات نشان می‌دهد انسان‌ها در زمان دروغ گفتن پاهای خود را به طور غیرعادی

بی‌حرکت نگاه می‌دارند تا حد ممکن دیگران را متوجه دروغ گفتن خود نکنند.

زنان نیز معمولا مردان را از روی شکل کفش‌هایشان و این که به چه میزان تمیز است و

با دیگر لباس‌هایشان همخوانی دارد ارزیابی می‌کنند.

مردان در زمان عصبی بودن معمولا حرکت پاهایشان افزایش پیدا می‌کند ، اما زنان دقیقا

بر خلاف مردان در هنگام عصبانیت پاهای خود را بی‌حرکت نگاه می‌دارند.

افراد خجالتی هم معمولا پاهای خود را تکان می‌دهند که این نشان از راحت نبودن آن‌ها

در یک جمع خاص دارد.افراد مغرور و متکبر از سوی دیگر حرکت پای کم‌تری دارند.

پروفسور بیتی در این باره گفت: اکثر مردم با حالات چهره و معانی آن‌ها آشنایی دارند

، اما در مورد حرکات پاها و معانی آن‌ها چیزی نمی‌دانند.اما حقیقت این است که زبان

پاها می‌توانند اطلاعات زیادی در مورد شخصیت یک فرد ، این که فرد در زمان صحبت کردن

به چه چیزی فکر می‌کند فاش کند.حتی از طریق آن‌ها می‌تواند به حالات احساسی و

روان‌شناسی و خصوصیات یک انسان پی برد.

یکی از نکات جالب در این مورد آن است که اکثر انسان‌ها می‌توانند حالات چهره خود را

کنترل کنند ، اما معمولا آن‌ها کنترل خاصی روی حرکات پای خود ندارند و به همین دلیل

این عضو بدن به راحتی می‌تواند شخصیت صاحب خود را فاش کند.

او در ادامه گفت : من برای فهمیدن معانی گوناگون حرکات پا ده‌ها سال تحقیق کردم و

اطلاعات زیادی در این مورد کسب کردم.

معمولا مردم برای آنکه متوجه به دروغ گویی شخصی بشوند به چهره و چشمان او نگاه

می‌کنند ، اما حقیقت این است که بسیاری از مردم می‌توانند چهره خود را کنترل کرده و

دروغگویی خود را پنهان کنند.اما یکی از بهترین روش‌ها برای پی بردن به دروغ گفتن یک

شخص توجه به حرکات پاهاست.زمانی که انسان‌ها دروغ می‌گویند ، به طور غیر عادی پاهای

خود را ثابت و بی حرکت نگاه می‌دارند.

این در حالیست که بسیاری از مردم تصور می‌کنند انسان‌ها به دلیل عصبی بودن در زمان

دروغگویی بیشتر حرکت می‌کنند ، اما این موضوع کاملا برعکس است.زمانی که ما دروغ

می‌گوییم در حال سرکوب کردن و مخفی کردن یک احساس خوب هستیم و همین کار را هم با

حرکات پای خود انجام می‌دهیم.

 


ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين

 

 
1. جویدن آدامس در سنگاپور ممنوع است.

2.
تقلب کردندر مدارس بنگلادش غیر قانونی است و افراد بالای 15 برای تقلب به زندان فرستاده میشوند.


۳. مشاهده فیلم های کاراته ای تا سال 79 در عراق ممنوع بود.

5.
در ایسلند زمانی داشتن سگ خانگی ممنوع بود.

6.
در آریزونایآمریکا، کشتن و شکار شتر ممنوع است.

7.
در تایلند همه سینما رو مجبورندهنگام پخش سرود ملی قبل از شروع فیلم قیام کنند.

8.
در دانمارک روشن کردنماشین قبل از چک كردن اینکه بچه ای زیر آن خوابیده است یا نه، ممنوع است.

9.
در تایلند انداختن آدامس جویده شده تان 500 دلار جریمه دارد و قبل ازخارج شدن از خانه حتما باید لباس زیر پوشیده باشید.

10.
در سال 1888 دربریتانیا قانونی تصویب شده که دوچرخه سواران را موظف می کرد تا زمان رد شدن ماشیناز کنارشان، زنگ دوچرخه هایشان را بطور پیوسته به صدا درآورند.

11.
در قرن 16 و 17 میلادی نوشیدن قهوه در ترکیه ممنوع بود و اگر کسی در حین خوردن قهوه دستگیرمی شدن، به اعدام محکوم می شد.

12.
در فنلاند زمانی پخش کارتون دونالد داکبه علت شلوار نپوشیدن شخصیت اصلی سریال ممنوع بود.

13.
تا سال 1984، بلژیکیها مجبور بودند نام فرزندشان را از یک لیست 1500 نفری در روزهای ناپلئون بطور رندومانتخاب کنند.

14.
در برمه دسترسی به اینترنت غیر قانونی است. اگر فردی بااتهام داشتن مودم دستگیر شود، به زندان محکوم می شود.

15.
اتریش اولینکشوری بود که مجازات مرگ را در سال 1787 حذف کرد.

16.
صد ها سال پیش هرفردی که قصد داشت از کشور خارج شود، به سرعت اعدام می شد.

17.
در طول جنگجهانی اول هر سربازی که به همجنس بازی متهم می شد، اعدام می شد.

18.
درزمان حکومت طالبان در افعانستان، پوشیدن جوراب سفید برای زنان به علت تحریک آمیزبودن آن برای مردان ممنوع بود. در ضمن ماموران پلیس دستور داشتند پنجره خانه ها رابا رنگ سیاه بپوشانند تا زنان حاضر در خانه ها دیده نشوند.

19.
در 24 ایالتآمریکا صغف حنسی عامل اصلی طلاق است.

20.
در ایالت میسوری بخش سنت لوئیس،هنوز هم نجات دادن زنان با لباس خواب، برای ماموران آتش نشانی ممنوعاست.
روانشناسي افراد از روي فرم پاهايشان

ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين

مرد جوانی نزد پدر خود رفت و به  او گفت : 
-  می  خواهم ازدواج کنم . پدر خوشحال شد و پرسید :   

 

-   نام دختر چیست ؟   مرد جوان گفت :

 

-   نامش سامانتا است و  در محله ما زندگی می کند . پدر ناراحت شد . صورت در هم کشید  و گفت :

 

-  من متاسفم به جهت  این حرف که می زنم . اما تو نمی توانی با این دختر ازدواج  کنی چون او خواهر توست . خواهش می کنم از این موضوع چیزی  به مادرت نگو . مرد جوان نام سه دختر دیگر را  آورد ولی جواب پدر برای هر کدام از آنها همین بود . با  ناراحتی نزد مادر خود رفت و گفت :

 

-  مادر من می خواهم  ازدواج کنم اما نام هر دختری را می آورم پدر می گوید که او  خواهر توست ! و نباید به تو بگویم . مادرش لبخند زد و گفت :   

 

-  نگران نباش پسرم .  تو با هریک از این دخترها که خواستی می توانی ازدواج کنی .  چون تو پسر او نیستی . . . !

 


ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين

 

سه نفر برای خرید ساعتی به یک ساعت فروشی مراجعه میکنند. قیمت ساعت ۳۰ هزار تومان بوده و هر کدام نفری ۱۰ هزار تومن پرداخت میکنند تا آن ساعت را خریداری کنند…
بعد از رفتن آنها ، صاحب مغازه به شاگردش میگوید قیمت ساعت ۲۵ هزار تومان بوده. این ۵ هزار تومان را بگیر و به آنها برگردان

شاگرد ۲ هزار تومان را برای خود بر میدارد و ۳ هزار تومان باقیمانده را به آنها برمیگرداند. (نفری هزار تومان)
حال هر کدام از آنها نفری ۹ هزار تومان پرداخت کرده اند . که ۳*۹ برابر ۲۷ میشود
این مبلغ به علاوه آن ۲ هزار تومان که پیش شاگرد است میشود ۲۹ تومان
هزار تومان باقیمانده کجاست ؟

طراح سوال : دکتر حسابی

 


ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين

 

اراك : سلطان‌آباد

اردبیل : فیروزگرد، اردپیل، بادان پیروز، پیروز رام

ارومیه : ارمیه، اورمیه، رومیه، رضائیه

اصفهان : انزان، گابیان، گابیه، جی، كی، اسپاهان، سپاهان، اسپهان، صفاهان، اسفاهان، اسبهان، اسفهان، اسباهان، گابا، اسپادانا، آپادان، آپادانا، رشورجی، یهودیه، اصبدانه

اهواز : جمع هوزی یا سوزی، ناصری، سوق‌الاهواز، هرمزاردشیر، رام‌شهر، اگینیس، تاریانا، اوكسین

ایلام : پشتكوه، عیلام، انزان، انشان

بابل : بارفروش

بجنورد : بیژن گرد، بوزنجرد، چرمغان

بروجرد : وروجرد، وروگرد، ولوگرد، بروگرد، اروگرد، پیروزگرد

بندرعباس : گمبرون، عباسی

بوشهر : ابوشهر

بیرجند : برجند، برجن، برکن، بیرگند

تبریز : داوریژ (به ارمنی یعنی انتقام)، تورژ (tavrezh)

تهران : طهران (از توابع ری)

خرم‌آباد : شاپورخواست

رشت : بیه‌پس

ری : رقا، رگا، رگها، راك، راگ، پیروزرام، راگس، راجس، ری‌اردشیر، محمدیه

زابل : نیمروز

زاهدان : دزداب

زنجان : خمسه

ساری : سارویه، طوسان، زدركرد، زادراكارتا، وَرنَه، فناكه (phanaca)، سیرینكس (syrinx)، اوهر، نارنجه كوتی

سمنان : قومس

با سپاس از هم میهن عزیزمان

سنندج : سنه دژ

شیراز : تی را سی ئیش

شهركرد : ده‌كرد

قزوین : كژین، كشوین، كشرین

قم : ؟ (اطلاعاتی در دست نیست)

كرمان : بردشیر

كرمانشاه : قرماسین، كامبادن، كرمانشه

گرگان : وُركان، هیركانیا، جرجان

مشهد : سناباد (از توابع طوس)

نیشابور : نشابور، نشاپور، نیشاپور، نیسابور، نیوشاهپور، نیوك شاهپوهر (Nivak - Shahpuhr)

همدان : امدانه، هگمتان، هنگمتان، اگباتان

یاسوج : تل خسرو

یزد : منسوب به یزدگرد، زندان سكندر، ایساتیس، فرافیژ

گرگان : استر آباد

سبزوار : بیهق

زنجان : شهین ، زندیگان ، زنگان

دامغان : صددروازه

 رشت : اگر حروف کلمه "رشت" را با توجه به حروف ابجد، تبدیل به عدد کنیم، عددی به دست می آید که برابر با تاریخ ساخت شهر رشت است. نام این شهر نیز به همین دلیل رشت گذاشته شده است...

با سپاس از هم میهن عزیزمان از رشت

بافق : بافرگ " بافرگ گويي يكي از موبدان بزرگ زرتشتي بوده است "

با سپاس از هم میهن عزیزمان از بافق

مسجد سلیمانپارسوماش

اسد آباد همدان :   آدراپانا


ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين

همیشه

غروب دریا برام

یه دلتنگی خاص داشته

درعین زیبایی وقتی خورشید

آخرین پرتوهای عاشقش رو روی تن

گرم دریا رها میکنه و آسمون که آبی بی

انتهاش رو چه بی ادعا پیشکش دریا کرده و دریا

که با همه اینها عاشقانه ساحل رو می پرسته و چه بی

غرور خودش رو در آغوش ساحل میندازه .همیشه وقتی به دریا

نگاه می کنم، مطمئن هستم که اونقدر مهربون هست که بشه کنارش

ایستاد و از زیبایی و شکیبایی و شعری که درش هست لذت برد.میدونی اگه دل

به دریا بدی آسمون دلت آبی میشه و اون وقت آبی آسمون پیش چشمات تبدیل به

بیکرانی میشه که بالهات رو به پرواز تشویق می کنه و این آغازی میشه تا اهل

آسمون بشی و زمین بشه خونه دوم تو.دل به دریا که بدی هوای دلت بوی

بارون میگیره اون وقت همیشه حس ناب باریدن در تو تازه است هر

وقت دلم از همه کس و همه جا می گیره وقتی دیگه حتی از

خودم هم خسته هستم میرم به خلوت دریا و ساحلش

کفشهام رو در میارم آن وقت که حرکت شن های

دریا رو زیر پام حس میکنم وقتی موجهای دریا

خودشون رو بی غرور زیر پاهام رها میکنن

نسیمی که منو درخودش می پیچه

و احساس سرما ئیکه همه

وجودم رو میگیره خیلی

میایستم یه گوشه

ساحل و چشمام

رو میبندم و

فقط گوش

میکنم


ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين

 

مــن متولدِ پاييزم،
فصل ِ زردي
فصل ِ بادِ وحشي
فصل ِ شاعرهاي پير
فصل ِ نقاشان بي نظير
کس چه مي داند!
شايدم بس دلگير
وقتی برگهای پاییزرا زیر پا له می کنی

به یاد داشته باش که همین برگها روزی به تو نفس هدیه کرد ه اند
شتاب مکن
که ابر بر خانه ات ببارد
و عشق
در تکه اي نان گم شود
هرگز نتوان
آدمي را به خانه آورد
آدمي در سقوط کلمات
سقوط مي کند
و هنگام که از زمين برخيزد
کلمات نارس را
به عابران تعارف مي کند
آدمي را توانايي
عشق نيست
در عشق مي شکند و مي ميرد


ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين

دستهايت تكيه گاهم بود و نيست

 عشق تو پشت و پناهم بود و نيست

حيف! آن وقتي كه عاشق شد دلم

 چيز سبزي در نگاهم بود و نيست

 عشق اين سرمايه بازار دل

 آب اين روي سياهم بود و نيست

 ياد آن ايام مشتاقي بخير

 عاشقي تنها گناهم بود و نيست


ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : شيرين
درباره وبلاگ
آخرین مطالب
نويسندگان

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 18
بازدید ماه : 96
بازدید کل : 117653
تعداد مطالب : 150
تعداد نظرات : 75
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


 
 
 
blogکد بازی تمرکز حواس
سوسا وب تولز - ابزار رایگان وبلاگ

Web 2.0 scientific calculator